ساعت ۳ شب بود که صدای تلفن، پسر را از خواب بیدار کرد.


پشت خط مادرش بود، پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟


مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین موقع، شب تو مرا از خواب بیدار کردی فقط خواستم بگویم تولدت مبارک.


پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد.


صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت…


                            ولی مادر دیگر در این دنیا نبود...



نظرات شما عزیزان:

naeeme
ساعت18:45---1 شهريور 1392
اجی واقعا وبت خوشکل شده ذوق کردم کلی
پاسخ:ممنون


احسان
ساعت10:30---29 مرداد 1392
زیبابود
پاسخ:چسات زیبا میبینه گلم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, ] [ 9:59 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]